قدس آنلاین-خبر شوک آور و بسیار غم انگیز بود. بار دیگر زمستان تلخ این سال ها، شاهد رقم خوردن صفحهای تلخ و رنج افزا بود. بار دیگر پس از فاجعه کشتی سانچی شاهد سقوط یک هواپیما در آسمان سمیرم بودیم و ۶۶ هموطن عزیز و خانوادههای گرامی آن در این سانحه به ماتم نشستند.
پروازی پر از امید، با سرنشینانی که بسیاری از آنها به عنوان متخصصین و عالمان کشور، سرمایههای ارزشمند ملی محسوب میشدند و اینک علاوه بر رنج فقدان آنها برای دوستان و آشنایان، یک ملت از خدمات و تعهد و انرژی و امید آنها بی بهره خواهد شد. مصیبتی که هیچ چیز آن را جبران نمیکند. در این فراز غم انگیز که دلهای ایرانیان به سوگ ماتم عزیزانشان نشسته است باید بهانه جست و چند نکته را متذکر شد.
۱- ما و سایر کارشناسان صنعت هوانوردی هنوز دقیقاً نمیدانیم که در پرواز یاسوج چه گذشته و چه عواملی در رویداد این مسئله ناراحت کننده، دخیل بوده است. با این حال همه میدانیم که در کشور ما یکی از مهمترین مسائلی که بیشتر مورد بی توجهی قرار دارد؛ مسئله بسیار اساسی و مهم، ایمنی است.
سهم ایمنی در سرمایه گذاریهای جاری کشور ما، سهم مناسبی نیست و گاه در این زمینه دچار خود تحریمی هستیم. با وجود گشایشهای نسبی برای خرید هواپیماها و سایر وسایل نقلیه دوربرد مانند قطار و کشتی در دو سال گذشته، بسیاری از قراردادهای منعقده برای خرید این وسایل و قول و قرارهایی که تولید کنندههای داخلی وسایل نقلیه به عرضه وسایل استاندارد دادهاند، به بهانههای مختلفی چون عدم تأمین مالی مناسب، به سرانجام لازمه نرسیده است.
جامعه ایران حق دارد، مطالبه کند که اگر شرکت هایی بدون سرمایه لازم برای تشکیل و تجهیز و یا توانایی با آنکه هزینه هایی که از مردم میگیرند برابر و حتی بیشتر از قیمت جهانی است به دلیل ناکارآمدی و عدم بهره وری، توانایی ارائه خدمات ایمن را ندارند؛ تا زمان تأمین مناسب ایمنی این شرکتها از ارائه خدمات منع شوند.
به عنوان نمونه از آنجا که بیش از سالهای جنگ تحمیلی، به دلیل نبود خودروهای ایمن در جاده ها، شاهد کشته شدن دسته جمعی مردم هستیم؛ میتوانیم بگویم گرچه نیاز به صنعت خودروسازی داریم و هم اکنون زندگی حدود ۱۰۰ هزار کارگر مستقیم و غیر مستقیم به شرکتهای خودروساز به روزآوری نشده و گران فروش، وابسته است، اما میدانیم که خودروی بی کیفیت، آلاینده و ناایمن تولیدی، فقط در عرصه مالی و بیمهای ضرری معادل ۱۰ برابر دستمزد این افراد شاغل از سرمایههای کشور میکاهد و به احتساب یارانه سوخت مصرفی و خدمات درمانی اضافی ناشی از آلودگی زیست محیطی، صدها برابر بهرهای که برای کشور دارد، ضرر به کشور و ملت و دولت وارد کرده است. ما نمیتوانیم همچنان منتظر هزاره موعود مدیرانی باشیم که با انحصار و بی مسئولیتی حل مشکلات صنایع کشور را به آینده موکول میکنند. پس نیاز به ورود شجاعانه دستگاههای نظارتی وجود دارد که یک بار برای همیشه به نمایندگی از مردم، شرکت هایی که نمیتوانند به وظایف خود در قبال جان مردم درست عمل کنند (اعم از ایرلاینهای رانتی بی سرمایه و بی کیفیت تا صنایع بی مسئولیت خودرو) را از دست اندازی به زندگی آنها خلع ید کنند. اگر در کشور ما به هر دلیل پروازی به سمت بسیاری از شهرها وجود نداشته باشد و یا تعداد پروازها بسیار کم شود، اگر شرکتهای خودروسازی و مراکز لوکوموتیو سازی و کشتی سازی، مجبور به تولید بسیار کمتر، اما با کیفیت مناسبتر شوند، هیچ چیزی در کشور فلج نمیشود؛ فقط جمهوری اسلامی تمام قد، مجبور به ایستادن پای سود سرشار برخی مؤسسات بدون سرمایه و پزهای مدیریتی برخی از افراد که بدون زیرساخت هزینههای هنگفت ساخت فرودگاه و پایانه و... را بر شهرهای ما تحمیل کردند، نخواهد بود.
۲- افکار عمومی انتظار دارد، مانند قضایایی که حرمت عمومی هتک شده و برای عموم مهم است، دادگاه سوانح کشور را علنی ببیند و سرانجام قضایی بازی کردن با جان مردم را مشاهده کند. این امر مانند اقامه حدود الهی به لحاظ جنبههای پیشگیرانه قابل توجه و مهم تلقی میشود. قوای مقننه و قضائیه با همکاری یکدیگر میتوانند با تشدید مجازات بی مسئولیتی هایی که به سلامت جامعه در هر زمینهای آسیب رسانده و میرساند، هزینه بازی کردن با جان و امنیت مردم را برای همه اشخاص حقیقی و حقوقی زیاد کنند.
جامعه باید به چشم ببیند مدیری که در رأس یک شرکت خصوصی یا دولتی، از مواهب بیشمار و حقوق کلان بهره میبرد، در صورت بی توجهی نیز باید مسئولیت از بین بردن مردم و آرامش و آسایش آنها را بپذیرد.
۳- همه ما عزاداریم و غصه دار شدن برای این مسئله بسیار طبیعی است. همدردی جامعه به حادثه دیدگان تسکین میدهد و مسئولان امر را برای پیگیری بیشتر تحت فشار قرار خواهد داد، با این حال رسانهها باید به این امر توجه کنند، که بویژه در شرایطی که زنجیره اتفاقات بد میتواند تا حد زیادی جامعه را متألم و بلکه جریحه دار کند، در مقابل امید و عاطفه و برخاستن مردم از روی خاک مصیبت همه مسئولیت داریم. رسانههای گروهی بویژه در فضای شبکههای اجتماعی باید مراقب از بین بردن روح امیدواری و صبر جامعه باشند و از این حیث توجه به نقش رسانهها در مدیریت بحران (و نه دامن زدن به آن) در این قضیه و قضایای مشابه بسیار ضروری است.
۳۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۷
کد خبر: 589526
خبر شوک آور و بسیار غم انگیز بود. بار دیگر زمستان تلخ این سال ها، شاهد رقم خوردن صفحه ای تلخ و رنج افزا بود.
منبع: روزنامه قدس
نظر شما